مریض و شدن و کلی داستان دیگه
سلام دوستان من اومدم بعد از روز ها خلاصه نیومد سر میزدم اما حس نوشتن نبود چون یک هفته ای هست که سرمای بدی خوردمو همین دوروزه پیش زیر سرم به سر میبردم🥲🥀 آنقدر سوراخ سوراخ شدم که خدا میدونه حالا الان خوبم خلاصه تو این گیرو ویری کلاس زبانم رفتم و کره ایم هم به یک جا رسوندم خداروشکر دارم یک از هدف هام رو به موفقیت نزدیک میکنم به خودم قول دادم اول تابستون که تو این سه مال بیست تا کتاب یا حداقل ۱۵تا کتاب بخونم و الآنم دوباره امشب سه تا کتاب خریدم بریم که به امید خداوند بزرگوار تمومشون کنیم🙃🤲 البته دیروزم بعدازظهر رفتیم برای تری خانم پارک که دوچرخه جدیدشون رو سوار بشن و بازی کنم اتفاقی دوستمون محدثه رو دیدم آنقدر غیبت کردیم ...